گوهر نهم (حضرت اما م جواد)ع
نه گوهر از دریای دانش امام جواد(ع):
«أَلْمُؤْمِنُ یَحْتاجُ إِلى تَوْفیق مِنَ اللّهِ، وَ واعِظ مِنْ نَفْسِهِ، وَ قَبُول مِمَّنْ یَنْصَحُهُ.»:
مؤمن نیاز دارد به توفیقى از جانب خدا، و به پندگویى از سوى خودش، و به پذیرش از کسى که او را نصیحت کند.
گوهر دوم: استوار کن، آشکار کن!
«إِظْهارُ الشَّىْءِ قَبْلَ أَنْ یُسْتَحْکَمَ مَفْسَدَةٌ لَهُ.»:
اظهار چیزى قبل از آن که محکم و پایدار شود سبب تباهى آن است.
«تَأخیرُ التَّوْبَةِ إِغْتِرارٌ وَ طُولُ التَّسْویفِ حَیْرَةٌ، وَ الاِْعْتِذارُ عَلَى اللّهِ هَلَکَةٌ وَ الاِْصْرارُ عَلَى الذَّنْبِ أَمْنٌ لِمَکْرِ اللّهِ «فَلا یَأْمَنُ مَکْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ».»:
(سوره اعراف، آیه 99) به تأخیر انداختن توبه نوعى خودفریبى است، و وعده دروغ دادن نوعى سرگردانى است، و عذرتراشى در برابر خدا نابودى است، و پا فشارى بر گناه آسودگى از مکر خداست. «از مکر خدا آسوده نباشند جز مردمان زیانکار.»
گوهر چهارم:چگونه باید به دوست نامه نوشت؟
«کَتَبَ إِلى بَعْضِ أَوْلِیائِهِ: أَمّا هذِهِ الدُّنْیا فَإِنّا فیها مُغْتَرَفُونَ وَ لکِنْ مَنْ کانَ هَواهُ هَوى صاحِبِهِ وَ دانَ بِدینِهِ فَهُوَ مَعَهُ حَیْثُ کانَ وَ الاْخِرَةُ هِىَ دارُ الْقَرارِ.»:
امام جواد(علیه السلام) به یکى از دوستانش نوشت: امّا در این دنیا ما زیر فرمان دیگرانیم، ولى هر که خواسته او خواسته امامش و متدیّن به دین او باشد، هر جا که باشد با اوست و دنیاى دیگر سراى جاودان است.
گوهر پنجم: درقبال همه چیز مسئولیم حتی گوش دادن!!
«مَنْ أَصْغى إِلى ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإِنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللّهَ وَ إِنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إِبْلیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلیسَ.»:
هر که گوش به گوینده اى دهد به راستى که او را پرستیده، پس اگر گوینده از جانب خدا باشد در واقع خدا را پرستیده و اگر گوینده از زبان ابلیس سخن گوید، به راستى که ابلیس را پرستیده است.
گوهر ششم :هرچه بخواهی برای سعادتت، در این پند حکیمانه نهفته است.
«تَوَسَّدِ الصَّبْرَ وَ أَعْتَنِقِ الْفَقْرَ وَ ارْفَضِ الشَّهَواتِ وَ خالِفِ الْهَوى وَ اعْلَمْ أَنَّکَ لَنْ تَخْلُوَ مِنْ عَیْنِ اللّهِ فَانْظُرْ کَیْفَ تَکُونُ.»:
صبر را بالش کن، و فقر را در آغوش گیر، و شهوات را ترک کن، و با هواى نفس مخالفت کن و بدان که از دیده خدا پنهان نیستى، پس بنگر که چگونه اى.
گوهر هفتم:معنای باب العلم از لسان امام جواد(ع)
«عَلَّمَ رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم) عَلِیًّا(علیه السلام) أَلْفَ کَلِمَة، کُلُّ کَلِمَة یَفْتَحُ أَلْفَ کَلِمَة.»:
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم)، هزار کلمه [از علوم را] به على(علیه السلام)آموخت که از هر کلمه اى هزار کلمه منشعب مىشد.
گوهر هشتم:اگر می خواهی عقلت پویا شود گوش کن
«مُلاقاتُ الاِْخْوانِ نَشْرَةٌ وَ تَلْقیحٌ لِلْعَقْلِ وَ إِنْ کانَ نَزْرًا قَلیلاً.»:
ملاقات و زیارت برادران سبب گسترش و بارورى عقل است، اگرچه کم و اندک باشد.
و گوهر نهم: در بیان مقام رفیع موعود نهایی، عصاره خلقت، غایة القصوای انبیاء و اولیاء الهی، حضرت بقیة الله الاعظم (ارواحنا فداه)
«إِنَّ الْقائِمَ مِنّا هُوَ الْمَهْدِىُّ الَّذى یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فى غَیْبَتِهِ وَ یُطاعَ فى ظُهُورِهِ، وَ هُوَ الثّالِثُ مِنْ وُلْدى.»:
همانا قائم از ماست او همان مهدىاى است که واجب است در زمان غیبتش
منتظرش باشند و در وقت ظهورش اطاعتش کنند و او سومین نفر از اولاد من است.